توافق صورت گرفته بر سر تمدید که به نحوی در تعلیق ماندن محسوب می شود را می توان فرصتی برای دو طرف ایران و آمریکا دانست که البته فرصت برای آمریکا در صورتی ایجاد می شود که ما از فرصت مان استفاده نکنیم. فرصتی که برای آمریکا در صورت عدم اقدام مناسب ما ممکن است ایجاد شود این است که بتواند فضای منفی جهانی علیه خودش به عنوان عامل بن بست در مذاکرات وین را اصلاح کند و خود را از بازنده بودن به برنده بازی «مقصرسازی» تبدیل کند.
اما برای اینکه بدانیم فرصت بدست آمده برای ایران چیست و چگونه قابل استفاده است بهتر است خوشبینی را کنار بگذاریم و کمی واقع بین باشیم. واقعیت این است که در وین آمریکایی ها خلاف آنچه آقای کری گفت هیچ بحث فنی را برای رسیدن به راه حلی مرضی الطرفین مطرح نکردند و در قبال پیشنهادهای خلاقانه و متعدد ایران فقط اعلام موضع می کردند و براساس تحلیل نادرست خود که فکر می کردند ایران تحت تاثیر تحریم ها انعطاف های زیادی از خود نشان داده است، منتظر تغییر موضع ایران در دقیقه 90 بودند و وقتی ایستادگی مقتدرانه و عزتمندانه آقای ظریف و تیم هسته ای را به نمایندگی از مردم ایران دیدند مجبور شدند برای جلوگیری از شکست رسمی مذاکراتی که مقصرش آن ها تلقی می شدند، پیشنهاد تمدید مذاکرات را بدهند مفهوم این واقعیت که نباید آن را نادیده گرفت این است که راه های فنی برای رفع دغدغه های آمریکا برای جلوگیری از فعالیت نظامی هسته ای ایران نه تنها وجود داشت بلکه پیش از این بر سر جزئیات آن تفاهم نیز شده بود، اما آمریکایی ها نشان دادند که اراده سیاسی برای آن را ندارند. نبود این اراده سیاسی به عنوان مهمترین واقعیت نیز نتیجه چند واقعیت دیگر است.
از تضادهای منافع استراتژیک بین ایران و آمریکا بر سر نظم نوین جهانی و خط قرمز بودن اسرائیل برای دولتمردان آمریکا که بگذریم اما نمی توانیم این واقعیت روشن را نبینیم که دولت فعلی آمریکا در ساختار حاکمیتی این کشور در موضع و شرایطی نیست که تصمیم مهم پذیرش ایران دارای فناوری صلح آمیز هستهای را به تنهایی بگیرد چرا که نه تنها جمهوریخواهان در کنگره آمریکا رای اکثریت را دارند بلکه بسیاری از دموکرات ها نیز حاضر نیستند روی اسب باخته اوباما شرط بندی کنند و حتی فراتر از آن هنگامی که در بحبوحه مذاکرات وین اوباما ناگهان از ابلاغیه خود برای قانونی کردن زندگی مهاجران در آمریکا رونمایی کرد باید این واقعیت را نیز ببینیم که اوباما نیز دیگر بنا ندارد مساله هسته ای ایران را محور چالش خود با جمهوری خواهان قرار دهد چرا که محل نزاع اصلی اش را جایی تعریف کرده است که میلیون ها رای برای دموکرات ها در ایالت های حساس به ارمغان خواهد آورد، بی آنکه لابی آیپک را عصبانی کند و هم حزبی های ناراضی اش را بیشتر برنجاند.
همه این واقعیت ها و برخی واقعیت های دیگر ما را به راهبردی مهم می رساند و آن این است که: «اگر دنبال توافق هستیم، دنبال توافق نباشیم»این راهبرد که پیش از این نیز با ادبیاتی دیگر بارها بر اساس الگوی «بازی بزدل» به عنوان یکی از الگوهای «تئوری بازی ها» ارائه شده بود، هدف خود را به نتیجه رساندن مذاکرات و رسیدن به توافق خوب تعریف می کند. براین اساس در شرایطی که طرف مقابل به دنبال توافق «حاصل جمع صفر» (منظور توافق برد باخت) است، برای اینکه او را راضی به توافق حاصل جمع غیر صفر کنیم ناچاریم اولا هزینه های عدم توافق متوازن را برای او زیاد و برای خود کم کنیم و ثانیا تصویری از خود ارائه دهیم که براساس آن طرف مقابل اطمینان حاصل کند ما حاضر به پرداخت هر هزینه ای هستیم اما حاضر به عقب نشینی از مواضع اصولی مان نیستیم. در این صورت طرف مقابل (نه فقط دولت اوباما بلکه حتی حاکمیت آمریکا) مجبور خواهد شد به توافقی متوازن راضی شود.
اتفاق دوم یعنی ارائه تصویری محکم و حاضر به ایستادگی در مذاکرات وین صورت گرفت و اشتباه برداشت آمریکایی ها که در نتیجه نرمش های منطقی، برخی خوشبینی ها و برخی اشتباهات صورت گرفته بود تا حد زیادی جبران شد و فقط باید آن را در این مدت حفظ و تقویت کرد اما اتفاق اول یعنی کم کردن هزینه برای ما و بالا بردن هزینه برای طرف مقابل در صورت عدم توافق همان اقدامی است که باید از فرصت به دست آمده برای رسیدنش حداکثر بهره را برد و مهمترینش در پیش گرفتن راه هایی برای کم تاثیرکردن تحریم ها و نشان دادن این مساله به طرف مقابل است که ما بناداریم اقتصادمان را با وجود تحریم ها مدیریت کنیم فقط در این صورت است که آمریکا هنگامی که از کارکرد چماق تحریم ها ناامید شود مجبور به پذیرش توافقی خوب می شود. برای این مهم یعنی کم اثر کردن تحریم ها و ارائه تصویر کشوری آماده ایستادگی راهبردهای عملیاتی در دسترسی وجود دارد که در مجالی دیگر ارائه می شود اما تجربه این یکسال و عدم تلاش دولت در این زمینه ها نشان داده است که پیش فرض اجرایی شدن این راهبردها این است که تیم هسته ای، تیم اقتصادی و در راس آن ها آقای رئیس جمهور واقع بینانه به موضوع نگاه کرده و از توافق «صرفا بامذاکره پشت میزها» قطع امید کنند و همه همت خود را برای تقویت قدرت چانه زنی در «خارج از میز مذاکرات» صرف کنند و حداقل تا مدتی «اگر دنبال توافق هستند، دنبال توافق نباشند»
سید مسعود علوی در مطلبی که با عنوان«موج روشنگری در جهان اسلام»در ستون سرمقاله روزنامه رسالت به چاپ رساند اینگونه نوشت:عالم اسلامی از 80 کشور جهان به همراه علمای بزرگ شیعه و سنی در ایران اسلامی با برگزاری یک کنگره عظیم که در تاریخ اسلام بی سابقه است موج جدیدی از روشنگری را در جهان اسلام پدید آورده اند، فردا آخرین روز برگزاری این كنگره عظیم است. «کنگره جهانی بررسی خطر جریان های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام» با حضور اندیشمندان و علمای جهان اسلام در قم برگزار شد. این کنگره صبح یکشنبه در مؤسسه امام کاظم (ع) آغاز شد و مراجع و مفتیان کشورهای مختلف اعم از شیعه، اهل سنت و سایر فرق با هدف مقابله با تکفیر در این همایش شرکت کردند. آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی ریاست این کنگره را بر عهده داشت. آیت الله العظمی جعفر سبحانی نیز عهده دار دبیری علمی این کنگره بود.امروز قم مرکز بیداری و روشنگری جهان اسلام است و همان گونه که ذکر شد دو تن از مراجع بزرگ شیعه که آثار قلمی آنها در فقه، اصول، کلام، فلسفه، تفسیر و تاریخ اسلام در ابعاد جهانی مطرح است بانی برپایی این کنگره عظیم بوده اند.
مسلمانان در یکصد سال اخیر با رهبری علمای بزرگ، نهضت های رهایی بخش در جهان اسلام را علیه استبداد و استکبار جهانی همراهی کردند. نتیجه این مبارزات، پنجه در پنجه کفر جهانی انداختن و رها شدن بلاد اسلامی از نفوذ دشمنان اسلام بوده است. ایران اسلامی همواره کانون الهام بخش نهضت های اسلامی بوده است. از 35 سال پیش تا کنون ملت ایران موفق شده است یک نظام الهی را با تکیه بر قرآن کریم با زعامت یکی از مراجع عظام تقلید و با همراهی دیگر عالمان و فرهیختگان، چه سنی و چه شیعه، در ایران اسلامی مستقر کند.ایران همیشه الهام بخش مبارزات رهایی بخش اسلامی بوده و به جریان های اسلامی اصیل در جهان اسلام کمک رسانده است. با ظهور انقلاب اسلامی، رژیم صهیونیستی در مرزهای خود محصور شد و جلوی تعرضات و تصرفات ارضی آنها گرفته شد. امروز صهیونیست ها زیر ضربات حزب الله شیعی و حماس سنی، دست و پا می زنند و طعم تلخ شکست را در نبردهای 33 روزه، 22 روزه و 55 روزه، خوب چشیدهاند.
مسلمانان در جهان اسلام با موج بیداری، حکام مستبد و خودفروخته را یکی پس از دیگری از تخت به زیر کشانده اند. در عراق، لبنان، بحرین، افغانستان، لیبی، تونس، یمن، مصر و... جهانیان شاهد فروپاشی نظام های وابسته به غرب بودند. غرب به ویژه آمریکا برای جلوگیری از موج بیداری اسلامی، دست به کاری خطرناک و ضد بشری زد و جریان تکفیری را برای انحراف از مسیر انقلاب های اسلامی به وجود آورد. امروز جهان اسلام گرفتار پدیده تکفیر و تروریسم است. پشت این پدیده، آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی، تمام قد ایستاده اند.مأموریت تکفیر، شکستن کمر مقاومت در منطقه و برگرداندن لوله های تفنگ از رژیم صهیونیستی به سوی زن، مرد، کودک و جوان مسلمان در بلاد اسلامی است. آنها کار خود را از سوریه آغاز کردند و به عراق و دیگر کشورهای اسلامی بسط دادند. مأموریت جریان تکفیری آن است که یک چهره کریه و مشوه از اسلام به نمایش بگذارند که هیچ کس جرأت نکند بگوید مسلمان است.
آنها چهره زیبای رسول الله (ص) و قرآن کریم را زشت ترسیم کرده اند تا کسی به سمت و سوی آموزه های آخرین پیامبر الهی نرود. آنها از همان تیره و تباری هستند که در مسجد کوفه، کار خود را با ترور شروع کردند و در کربلا با قتل عام اهل بیت پیامبر اسلام (ص) و بریدن سرهای مقدس آنان، اولین موجودیت پلید تاریخی خود را اعلام کردند.پدیده تکفیر، نه تنها در جهان اسلام، دین و آموزه های قرآنی را هدف قرار داده است، بلکه می خواهد جلوی پیشرفت دین در خارج از جهان اسلام را نیز بگیرد. آمریکایی ها با حمله به عراق و افغانستان، تخم «تکفیر» و «تروریسم» را کاشتند و امروز محصولات آن را می خواهند در جهان اسلام برداشت کنند. جنایات تکفیری ها در بلاد اسلامی نه تنها شیعه بلکه دیگر مذاهب اسلامی را هدف قرار داده است.
تعداد علما و بزرگان اهل سنت که توسط این جریان تروریستی سر بریده شده یا توسط بمب و گلوله تکه تکه شده اند، اگر بیشتر از شیعه نباشد، کمتر نیست. پدیده تکفیر که امروز در قالب تئوری داعش، عملیاتی می شود، یک خدعه و نیرنگ برای مصادره دستاوردهای الهی مبارزات یکصد ساله مسلمانان در مقابله با استعمار است. اگر علمای اسلام دیر بجنبند از مسجد و محراب و مزار صحابه پیامبر، حتی مرقد پاک و منور رسول گرامی اسلام (ص) در مدینه چیزی باقی نخواهد ماند. آنها به کعبه هم رحم نخواهند کرد. سابقه به آتش کشیدن کعبه با منجنیق در دوره حکومت یزید ملعون، از خاطر تاریخ، زدودنی نیست.امروز جوانان عراق و سوریه سلاح به دست گرفته اند تا از شرف اسلام و حریم قرآن دفاع کنند. جهان اسلام در حال آمادگی و ایستادگی در برابر این پدیده شوم است. مسلمانان در این جهاد مقدس اجازه نخواهند داد دستاوردهای مبارزه با کفر جهانی توسط تکفیری ها مصادره شود. در این میان وظیفه علما در حفظ کیان اسلام و مرزهای فکری و علمی، خطیرتر از وظیفه جوانانی است که اکنون سلاح گرفته و با قصابی و بی رحمی تکفیری ها در جهان اسلام مبارزه می کنند.
امروز قم، پرچم بیداری و روشنگری علیه پدیده تکفیر را برافراشته و مراجع عظام تقلید و اساتید حوزه های علمیه در سراسر کشور، با رشادت، گام در این راه مقدس نهاده اند و فردا باید در دیگر بلاد اسلامی نظیر همین کنگره ها برای تداوم بیداری و روشنگری برپا شود. بر اساس اطلاعات واصله، قرار است الازهر به طور جدی قدم در این طریق مقدس بگذارد و دومین چراغ روشنگری را برافروزد و سپس در هند، پاکستان، اندونزی، عراق، افغانستان، یمن و... این روشنگری با سرعت و شتاب بیشتری استمرار یابد.بدون شک کنگره جهانی بررسی خطر جریان های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام، در قم به اجماع علمای جهان اسلام در زمینه ایستادگی در برابر پدیده شوم تکفیر، منجر خواهد شد و این یک نقطه عطف در پاسداشت اسلام و قرآن و عبور از پیچ بزرگ تاریخ معاصر است. ان شاء الله.
«مقاومت پيروز»عنوانی است که روزنامه جمهوری اسلامی در ستون سرمقاله خود به چاپ رسانده است:
موافقت طرفهای مذاكرات هستهای ایران و 1+5 با تمدید آن تا دهم تیرماه سال آینده، هر چند نتیجه دلخواه طرف ایرانی نبود، ولی از این نظر كه چهره زیادهخواهانه و بیاراده دولتمردان آمریكائی را نشان داد قابل توجه است. نكات مهمی كه در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرند اینها هستند.
1 - مسئول اصلی به نتیجه نرسیدن مذاكرات یكساله در سوم آذر ماه جاری، دولت آمریكاست. كشورهای اروپائی البته در این مسئولیت شریك هستند ولی از آنجا كه كارشكنی اصلی از آمریكا بود، باید آمریكا را مقصر و مسبب اصلی دانست. جمهوری اسلامی ایران، به اعتراف كلیه اعضاء گروه 1+5 و آژانس انرژی اتمی، در طول یكسال بعد از توافق ژنو، به تمام تعهدات خود كه در توافق نامه ژنو مندرج بود عمل كرده و صداقت خود را به اثبات رسانده است. به مقتضای این عملكرد و براساس موافقت نامه ژنو، گروه 1+5 نیز باید به خواستههای جمهوری اسلامی ایران پاسخ مثبت بدهد. این خواستهها، حقوق قانونی ملت ایران هستند كه طبق مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید تمام اعضاء از آنها برخوردارباشند. موضوع تحریمها نیز از آغاز ظالمانه و خلاف قانون بود و لذا اكنون كه ایران پایبندی خود به مقررات آژانس و تعهدات موجود در توافقنامه ژنو را به اثبات رسانده باید بطور كامل لغو شود. مخالفت آمریكا با دستیابی ایران به حقوق هستهای خود و لغو كامل تحریمها، علاوه بر اینكه خلاف موافقتنامه ژنو میباشد، مخالف مقررات آژانس بینالمللی هستهای نیز هست.
2 - جمهوری اسلامی ایران همانگونه كه در سالهای اخیر و در شرایط تحریمهای چهارگانه شورای امنیت، دولت آمریكا، كنگره آمریكا و اتحادیه اروپا به راه خود ادامه داده و با اقتدار كامل در منطقه و جهان درخشیده، از این پس نیز به همین راه ادامه خواهد داد و تأخیر در توافق نهائی مذاكرات با 1+5 تأثیری در اراده سیاسی دولت ایران نخواهد داشت. این درست است كه نمیتوان تحریمها را در شرایط اقتصادی ایران بیتأثیر دانست، ولی ملت ایران در طول سه دهه گذشته كه با انواع و اقسام تحریمها مواجه بوده توانسته خود را با هر شرایطی تطبیق دهد و همین روش را از این پس نیز ادامه خواهد داد. دولت یازدهم، با عملكرد خود در یكسال و چهار ماه گذشته نشان داده كه علیرغم استمرار تحریمها میتواند كشور را به سوی بهبود وضعیت اقتصادی سوق دهد و همین روش را باز هم ادامه خواهد داد و قطعاً در این راه از همراهی آحاد ملت برخوردار خواهد بود.
3 - لازم است رئیسجمهور و سایر دولتمردان آمریكا بدانند كارشكنیهای آنها علیه توافق در مذاكرات هستهای و به تأخیر انداختن آن، نه تنها نمیتواند در اراده دولت و ملت ایران كوچكترین خللی پدید آورد بلكه موجب انسجام هرچه بیشتر مردم ایران برای مقابله با توطئههای آمریكا و سایر دشمنان خواهد شد. این، واقعیتی است كه مردم ایران در طول 36 سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آن را نشان دادهاند و از این پس نیز نشان خواهند داد. ملت ایران یك ملت انقلابی است كه میداند در برابر توطئهها چگونه باید مقاوم باشد و ترفندها را چگونه باید خنثی كند و در برابر كارشكنیها چگونه باید راه صحیح ادامه مسیر را پیدا كند. بنابر این، در این توطئه نیز آمریكا ضرر خواهد كرد و وحدت دولت و ملت ایران مستحكمتر خواهد شد.
4 - راه روشن و مشخص ملت ایران برای ادامه مسیر و خنثی كردن توطئههای آمریكا و مقابله با تحریمها، عمل به نسخه "اقتصاد مقاومتی" است. این، نسخهایست كه رهبر انقلاب، نه فقط برای دوران تحریم بلكه برای پایدار ساختن اقتصاد كشور در نظر گرفته و عمل به آن را توصیه كردهاند، دولت یازدهم نیز برای اجرائی كردن آن تلاش میكند و مردم نیز با همراهیهای خود به تحقق آن كمك مینمایند. با عمل به این نسخه، نه تنها تحریمها را دور میزنیم بلكه ایران را برای همیشه در برابر مشكلات اقتصادی و سایر مشكلات بیمه خواهیم كرد.
5- به نتیجه نرسیدن مذاكرات هستهای در موعد سوم آذر، به مخالفان داخلی دولت یازدهم كه طی یكسال گذشته به ویژه در روزها و هفتههای اخیر اعضاء گروه مذاكره كننده ایرانی را زیر بمباران شدید تبلیغاتی قرار دادند، نشان داد كه برخلاف تهمتهای ناروای آنها گروه مذاكره كننده ایرانی به حقوق ملت ایران پایبند است، از خطوط قرمز عبور نمیكند و اهل سازش بر سر منافع ملی نیست. اگر گروه مذاكره كننده ایرانی اهل سازش و عبور از خطوط قرمز بود، قطعاً دیروز و یا شاید زودتر از سوم آذر با 1+5 به توافق میرسید و مشكلی با آمریكا نداشت. این، مقاومت متعهدانه گروه مذاكره كننده ایرانی در برابر زیادهخواهیهای آمریكا بود كه به آمریكا اجازه نداد به مطامع خود برسد و درصدد تمدید مهلت مذاكره برآید. آیا كسانی كه در داخل كشور با زبان و قلم بیمهار خود تا توانستند به مذاكره كنندگان ایرانی تهمت زدند و آنها را به باد ناسزا گرفتند، شجاعت عذرخواهی از مذاكره كنندگان ایرانی را دارند؟
5 - مذاكرات ایران و 1+5 برای طرفهای مذاكره به منزله آزمونی بود كه جمهوری اسلامی ایران در سطح جهانی و نزد ملتها از این آزمون سرفراز، پیروز و آبرومند بیرون آمد و در نقطه مقابل، آمریكا به عنوان یك دولت غیرقابل اعتماد، عهدشكن و زیادهخواه معرفی شد. از این منظر باید گفت در مذاكرات ایران و 1+5 آنكه پیروز شد ایران است و شكست و بدنامی به سراغ آمریكا آمد. برای آمریكا البته این بدنامی چیز تازهای نیست. این واقعه، همان تعبیر امام خمینی را بار دیگر تأیید كرد كه آمریكا را "شیطان بزرگ" دانستند. دولت آمریكا، علیرغم ژست ابرقدرتی دولتمردانش، در این مذاكرات نشان داد كه تحت تأثیر صهیونیستها و دلارهای نفتی بعضی قارونهای منطقه خاورمیانه عربی قرار دارد و حاضر است به قیمت پشت پا زدن به تعهداتی كه خود امضا كرده، حقارت و بدنامی را بپذیرد. این، ننگ در پرونده شخص اوباما و همكاران وی و دولت آمریكا به ثبت خواهد رسید و در تاریخ ماندگار خواهد شد
6-ایستادگی اعضاء گروه مذاكره كننده ایرانی در برابر زیادهخواهیهای آمریكا و سایر قدرتهای غربی و تحمل مثال زدنی آنها در برابر فشارهای مخالفان داخلی و خارجی كه بطور مستمر از بوقهای تبلیغاتی خود به بمباران تبلیغاتی آنها پرداختند، واقعاً ستودنی است. به اعضاء گروه مذاكره كننده ایرانی، از صمیم قلب خسته نباشید میگوئیم، برای آنها در ادامه این راه توفیق الهی آرزو میكنیم و اعتقاد راسخ داریم كه تلاشها و مقاومت جانانه آنها در طول یكسال گذشته، به ویژه آنكه ملامتهای داخلی را نیز تحمل كردند، نوعی "جهاد" محسوب میشود و از خدای قادر منان میخواهیم پاداش اخروی مجاهدان را به آنها عنایت فرماید.
مطلبی که علی فرحبخش در ستون سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد با عنوان«ترجمه اقتصادی تمدید مذاکرات»به چاپ رساند به شرح زیر است: