چه کسی مي تواند بفهمد حس کارگری را که وقتی کارگيرش نمی آيد فرزندانش با شکم گرسنه به خواب می روند؟ وقتی غيرت و مردانگی اش اجازه ماندن درخانه را نمی دهد و گرما و سرما را تحمل می کند تا شرمنده نگاه خانواده اش نباشد؟ و وقتی که شرمنده نگاه های فرزندش می شود؟