تاریخ انتشار :شنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۱۴
امروزه به علت راه یافتن ماهواره به اکثر خانه ها و افزایش شبکه های فارسی زبان فرهنگ غرب در کشور ما بسیار رواج یافته است.
شیطان در فرودگاه های ایران جولان می دهد!
شیطان در فرودگاه های ایران جولان می دهد!
به گزارش عصر هامون، همانطور که مشاهده می شود حجاب و عفت در جامعه و در فرودگاه ها، بازارها و حتی ادارات زننده و نامناسب است، حتی کارکنان و کارمندان دولتی هم حجاب را رعایت نمی کند.

متاسفانه امروز بی حجابی در کشور ما به معضلی تبدیل شده است و ظاهر بسیاری از خانم ها در فرودگاه ها هیچ تناسبی با یک کشور اسلامی ندارد.

خصوصا اثرات غرب زدگی را می توان در فرودگاه ها و افزایش آمار مسافرت به کشور های عربی و غربی مشاهده نمود.

نکته قابل تعامل در این موضوع حجاب زنان ایرانی است که بجای اینکه الگوی زنان مسلمان کشورهای دیگر باشند به مانکنهای تبلیغاتی کشورهای غربی تبدیل شده اند .

در اکثر پرواز های بین المللی دیده میشود که زنان ایرانی پس از رد شدن از گتر بازرسی حجاب را بر می دارند و همانطور که ثابت شده است توجه به بدحجابان بیشتر از محجبه ها است !

این در صورتی است که مسئولین فرودگاه اعلام نمودند که به افراد بد حجابی که دارای حجاب زننده هستند اجازه ورود نمی دهیم و در گیت های بازرسی ماموران از این ا فراد می خواهند که حجاب خود را اصلاح کنند اگر این ا فراد به گفته پلیس عمل نکنند و حجابشان اصلاح نشود از سفر باز می مانند و اجازه سفر به این افراد داده نمی شود.

البته نیک اندیشان به خوبی می دانند برخوردهای قهری انچنان که باید نه در دل و نه در ذهن افراد بی حجاب تاثیر مطلوبی نخواهد گذاشت و می بایست مسئولان فرهنگی در کنار این برخوردها به دنبال اغنای ذهنی و ارزای قلبی بی حجابان توسط ارائه آثار و فواید حجاب باشند.

در صورتی که ما شاهد این بودیم که مسافران و توریستهای خارجی به محض ورود به کشور ایران حجاب اسلامی را متناسب با فرهنگ ایران رعایت می کنند . چرا که فرهنگ ، سنت و آداب ایرانی اسلامی برای آنها تازگی دارد و آنها شوق این را دارند حتی برای یک بار این را تجربه کنند. و این جای بسی تاسف دارد برای زن مسلمان ایرانی که حجاب را رعایت نمی کند.

با جا افتادن فرهنگ غرب در کشور ما حجاب روز به روز کمرگتر می شود و دختران و زنان ایرانی با پوشیدن لباس های مبتذل و بدن نما باعث ترویج جرم و فساد در جامعه شده اند.

در این وضعیت در مورد بی عفتی تذکر و پی گیری ای هم صورت نمی گیرد و گاهی به جای نهی از منکر، این افراد را تشویق کرده و از محجبه ها و متدینان بیشتر مورد توجه قرار می دهیم.

متاسفانه در برنامه های تبیلغاتی صدا و سیما نیز از ظاهر برخی از خانم ها برای تبلیغات استفاده می شود که این امر با مبانی اسلامی سازگاری ندارد .

لازم به ذکر است که قانون کشورهای اسلامی مانند عربستان بگونه ای است که زنان بدون حجاب حتی اجازه ورود به فرودگاه را ندارند.

خوشبختانه شیطان بی غرتی و بی حجابی هنوز انچنان که باید در ذهن و قلب دختران و زنان استان سنتی سیستان و بلوچستان وارد نشده است. اما اگر مسئولین و خانواده ها هوشیار نباشند روند فساد در دل های مردم ریشه می دواند و همچنین فرودگاه زاهدان که نقش بین الملی در ترویج فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی را بازی می کند می تواند محملی مناسب برای برپایی سورو ساتی دیگر برای شیطان باشد.

انتهای پیام/۹۰۳۱ https://www.asrehamoon.ir/vdcj.memfuqeoosfzu.html
نام شما
آدرس ايميل شما

داشتم سجاده آماده می کردم برای نماز، همین که چادر مشکی ام را از سر برداشتم تا چادر نماز بر سر کنم گفت: این همه خودت را بقچه پیچ می کنی که چی؟
بر گشتم به سمت صدا، دختری را دیدم که در گوشه ی نمازخانه نشسته بود.
پرسیدم: با منی؟
گفت: بله! با تو ام و همه ی بیچاره های مثل تو که گیر کرده اید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمی شوی با این پارچه ی دراز دور و برت؟ خسته نمی شوی از رنگ همیشه سیاهش؟
تا آمدم حرف بزنم گفت: نگاه کن ببین چقدر زشت می شوی ، چرا مثل عزادارها سیاه می پوشی؟ و بعد فقط بلدید گیر بدهید به امثال من.
خندیدم و گفتم: چقدر دلت ﭘُر بود دوست من! هنوز اگر حرف دیگری مانده بگو.
خنده ام را که دید گفت: نه! حرف زدن با شماها فایده ندارد.
گفتم: شاید حق با تو باشد عزیزم. پرسیدم ازدواج کردی؟ گفت: بله.
گفتم من چادر را دوست دارم. چادر ؛ مهربانیست .
با سرزنش نگاهم کرد که یعنی تو هم مثل بقیه ای…
گفتم؛ چادر سر می کنم، به هزار و یک دلیل. یکی از دلایل چادر سر کردنم حفظ زندگی توست .
با تعجب به چهره ام نگاه کرد.
پرسیدم با همسرت کجا آشنا شدی؟ گفت: فلان جا همدیگر را دیدیم، ایشان پیشنهاد ازدواج داد، من هم قبول کردم.
گفتم خوب ؛ خدا قبل از دستور دادن به من که خودم را بپوشانم به مرد ها می گوید ؛ غض بصر داشته باشید یعنی مراقب نگاهتان باشید . تکلیف من یک چیز است و تکلیف مردان یک چیز دیگر . این تکالیف مکمل هم اند ، یعنی اگر مردی غض بصر نداشت و زل زد به من ، پوشش من باید مانع و حافظ او باشد ، و من اگر حجاب درست و حسابی نداشتم ، غض بصر مرد و کنترل نگاهش باید مانع و حافظ من باشد.
همسر تو، تو را “دید”، کشش ایجاد شد، و انتخابت کرد. کجا نوشته شده است که همسرت نمی تواند از تماشای زنانی غیر از تو لذت ببرد، وقتی مبنای انتخاب برای او نگاه است؟!
گفت: خوب… ما به هم تعهد دادیم.
گفتم: غریزه، منطق نمی شناسند، تعهد نمی شناسد. چه زندگی ها که با یک نگاه آلوده به باد فنا رفت.
من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . همسرت نسبت به تو دلسرد نشود . محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود . من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادری که بیشتر شبیه کوره است از گرما هلاک می شوم ، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم ، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو . من هم مثل تو زن هستم . تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم . من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم ، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم . من روی تمام این علاقه ها خط قرمز کشیدم ، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم .
سکوت کرده بود.
گفتم؛ راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.
حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
بعد از یک سکوت طولانی گفت؛ هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی.