تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۳۴
وقتی کلمه «مفتی» را می شنوید چه معنایی از آن در ذهنتان متبلور می شود؟! آیا غیر از این است که وقتی این کلمه را می شنوید به یاد چیزهای بی ارزش می افتید که بهایی ندارند و رایگان و مجانی هستند! حالا اگر بیایید و یک پسوندی برایش بگذارید و مثلاً بگویید مفتی اعظم! آنوقت چی؟!
«مفتی اعظمی» که مفتش گران است!!!
«مفتی اعظمی» که مفتش گران است!!!
به گزارش سرویس اجتماعی عصرهامون به نقل از تفتان ما، با پیشرفت علم و تکنولوژی نه تنها انسانها و ابزارها که حتی اجتماع آنها و الفاظی که با آنها صحبت می کنند نیز دارای تغییراتی شده که حتی بعضی وقت ها دامنه این تغییرات به حدی گسترش می یابد که واژه ها معنای اصلی خود را به دست فراموشی داده با چرخشی ۱۸۰ درجه ای با آنچه قبلاً بوده اند تغییر ماهیت می دهند. بعنوان مثال کسی که اگر سرش را با تلسکوپ جستجو نمایی یک دانه مو در سرش نمی توانی پیدا کنی در نزد عامه به چنین شخصی “زلفعلی” می گویند. عالم سیاست نیز از این تحولات بی نصیب نمانده، پس وارد سیاست می شویم مثلاً به همین کلماتی که جدیداً به فرهنگ سیاست وارد شده می پردازیم. کلمه «استعمار»! معنای استعمار آبادانی و عمران است. حال قضاوت با شما! اگر بگویند آمریکا یک کشور استعمارگر است آیا استنباط شما این است که آمریکا کشوری است که به فکر آبادی و عمران دیگر کشورهاست یا نه تا این کلمه را می شنوید غارت، چپاول و ویرانی کشورها و به یغما بردن منابع دیگر کشورها در ذهنتان تداعی می گردد؟! البته اگر بخواهیم به تمام واژه هایی که معنای اصلی شان را از دست داده اند بپردازیم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود ولی برای اینکه ذهن خوانندگان را به مطلب اصلی جلب نمایم به همین یکی دو مثال بسنده می کنم و می پردازم به مسئله اصلی که مد نظر این کاتب است. آن کلمه، کلمه «مُفتی» است. از شما خوانندگان عزیز سؤال می نمایم وقتی کلمه «مفتی» را می شنوید چه معنایی از آن در ذهنتان متبلور می شود؟! آیا غیر از این است که وقتی این کلمه را می شنوید به یاد چیزهای بی ارزش می افتید که بهایی ندارند و رایگان و مجانی هستند! حالا اگر بیایید و یک پسوندی برایش بگذارید و مثلاً بگویید مفتی اعظم! آنوقت چی؟! این کلمه چه معنی و مفهومی می تواند داشته باشد؟! ممکن است خوانندگان عزیز بگویند یعنی اینکه این «مفتی» اینقدر مفت و بی ارزش است که از هر «مفتی» مفت تر است! یا نه ممکن است بگویند که این «مفتی» خیلی بزرگ است و یا بزرگی که خیلی مفت است. چه فرقی دارد چه علی بابا چه باباعلی در هر دو صورت معنایش یکی است، یعنی اینکه این شیء و یا چیز ارزش نیم نگاهی نیز ندارد. حال اگر باز بیایند و پسوند دیگری به این کلمه اضافه نمایند و مثلاً بگویند «مفتی درباری»! آنوقت ذهن و فکر عزیزان به چه موضوع یا موضوعاتی سوق پیدا می کند.
عده ای ممکن است این فکر به ذهنشان بیاید که این شی یا کالای مفتی حتماً برای دربار است و برای دربار «مفتی» و رایگان است و برایشان هیچ ارزشی ندارد، نه اینکه درباریان از صدقه سری حکومتی که در دست دارند دارای ثروت های بادآورده فراوانی هستند و به همین جهت خیلی از چیزها برایشان مفت است و یا نه ممکن است عده ای «مفتی درباری» را جوری دیگر معنا کنند. این عده معتقد هستند که «مفتی درباری» یعنی کالایی که برای دربار مفت است و برای دیگران ممکن است تا قسمتی ارزشی باشد و بهادار. البته در اصل «مفتی» مفتی است و بی بها. حالا چه پسوند درباری داشته باشد و چه پسوند اعظم. در هردو صورت معنایش یکی است. این حرف همه مردم است که «مفتی» به هر چیز بی ارزش و بی بها می گویند. ضرب المثلی است معروف که «در دروازه شهر را می شود بست ولی دهن مردم را هرگز»! البته خیلی ها هستند تا می شنوند «مفتی درباری» کمی تا قسمتی کنجکاو می شوند تا بدانند این موجود درباری چگونه موجودی است با چه شکل و شمایل و هیبتی! آدمی است و کنجکاوی در وجودش نهفته. می خواهد از همه چیز سر در بیاورد. البته از حق نگذریم دنیا دنیای اطلاعات است و عصر عصر اینترنت و این حرف ها و عقیده ها و فکرها متفاوت و گاهاً متضاد ولی ما باید به فکر و رأی و اندیشه مردم احترام بگذاریم. همین کلمه «مفتی درباری» ممکن است بعضی در ذهنشان اینگونه بیاید که ممکن است دراکولا باشد و یا کسی دیگر «مفتی درباری» را نوعی دستمال کاغذی در نظر مجسم نماید و یا کسی «مفتی درباری» را ….! نظر است و برداشت! تازه همانطور که خود آگاهید همه از لحاظ عقل در یک سطح و اندازه نیستند پایین و بالا دارد. ممکن است از یک کلمه واحد هر کس به میزان عقل، اندیشه و توانش برداشتی داشته باشد خاص خودش. بعضی خوانندگان که خیلی زیرک هستند به کاتب گیر داده اند که خود شما از کلمه «مفتی» یا «مفتی اعظم» و «مفتی درباری» چه برداشتی دارید؟! خدمت خوانندگان عزیز بهتر از جانم عرض می کنم که این حقیر راجع به کلمه «مفتی» نظر خاصی ندارم البته نه اینکه هیچ نظری ندارم، دارم ولی نظرم نظر اکثریت قریب به اتفاق مردم است! نه اینکه این حقیر طرفدار دموکراسی هستم و به اصطلاح امروزی ها منورالفکر! از اینرو من نظر اکثریت افراد را که معتقدند «مفتی» یعنی مجانی، بی بها، رایگان و غیره تأیید می کنم. البته معنی کلمه «مفتی» را بچه دبستانی ها نیز می دانند و البته وقتی پسوندی به آن اضافه می گردد اینجا دیگر مسأله فرق می کند و جواب آن کمی مشکل! مثلاً وقتی پسوند اعظم به مفتی اضافه می گردد، اینجا معلوم می شود که آن «مفتی» بزرگ است یعنی یک شی و کالای بزرگ، مفت و مجانی! یعنی بزرگ ترین «مفتی» رایگان، مجانی، بی بها! یا ساده تر… باز همان مفتی و مجانی بزرگ می شود! به قول معروف چه کلاه به سر چه سر به کلاه!
البته این کاتب عقیده دارد که پسوند اعظم نشان می دهد که این «مفتی» بزرگ خیلی بزرگ است اما برای چه کسی این دیگر از توان این کاتب مادر مرده خارج است. تازه به ما چه مربوط که این «مفتی» بزرگ برای چه کسانی بزرگ است. مثلی است که می گوید: «سری را که درد نمی کند دستمال نمی بندند!» و اما! اما می رسیم به پسوند «درباری»! وقتی پسوند «درباری» به «مفتی» اضافه می شود و می شود «مفتی درباری»… ببخشید اینجا دیگر نه تنها این کاتب یک لا قبا که دارای قلب ضعیفی نیز هست، بلکه بزرگ تر از کاتب، آنهایی که جربزه خیلی از کارها را دارند و به اصطلاح خیلی شجاع، یک دنده، کله شق و بزن بهادر هستند نیز نمی توانند که کلمه ثقیل «مفتی درباری» را معنی نمایند! دربار است دیگر، شوخی بردار که نیست! شوخی شوخی با ریش دربار هم شوخی! آنهم درباری که دمش به یانکی ها وصل است و …!!!
نه، نه عقل حقیر به جایی قد نمی دهد! نه اینکه فکر کنید ترسیده ام! خیر، ابداً! چی داشتم می گفتم…! ببخشید خوانندگان عزیز! با عرض معذرت همانطوری که خود مستحضرید این حقیر سالهاست که دارای بیماری آلزایمر هستم و بعضی مواقع دچار فراموشی شده و در نتیجه مطالب را با هم قاطی می کنم. یک وقت فکر بد نکنید و نگویید که بعله این کاتب از ترسش جا زده و… خیر، کاتب و ترس! مشکلی که هست این فراموشی بد مصب است که بعضی مواقع سراغم می آید و رشته افکارم را به هم می ریزد و اکنون نیز نگذاشت که بتوانم شرح کاملی از «مفتی درباری» خدمت عزیزانم عرضه بدارم. امید است که این حواس پرتی را با بزرگواری خودتان بر کاتب ببخشید. سعی کنید خودتان یک جوری «مفتی درباری» را رتق و فتق، البته با توجه به اینکه در آخر آنرا ختم به خیر نمایید! این را از کاتب داشته باشید و آنرا آویزه گوشتان نمایید! بعد نگویید که کاتب ما را به چاه انداخت
و خودش در رفت. از ما گفتن بود و از شما… !!!
انتهای پیام/4382 https://www.asrehamoon.ir/vdcepo8f.jh8nvi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما