زهاب، اصطلاحاً به آبی گفته می شود که بستر خاک را اشباع می کند و گاه با استفاده از لوله های مویینه ی خاک، خود را به سطح می رساند.
به گزارش عصرهامون به نقل از پایگاه خبری اوشیدا؛ عباس نورزائی کارشناس ارشد مدیریت توسعه روستایی طی یادداشتی نوشت: دشت سیستان، سرزمینی آبرفتی است که در اصطلاح زمین شناسی ، در چاله ای معروف به «کاسه ی سیستان» متولد شده است. دشتی که از سه طرف به وسیلهی دریاچه های هامون احاطه شده و از طرف چهارم در معرض جریان هیرمند و انشعاباتی از آن است که تو گویی چون رگ ها و مویرگ های بدن یک انسان در نقطه نقطهی آن جریان دارد. با خشکسالی اش، بیست سال است ممارست کردیم و حالا سیلاب های اخیر و بارندگیهای دیروز و دیشب و امروز و این مقطع از سال را هم تمرین کرده و می کنیم. اما معضلی دیگر همواره با دشت سیستان، همدم بوده است و آن «زهاب» می باشد. زهاب، اصطلاحاً به آبی گفته می شود که بستر خاک را اشباع می کند و گاه با استفاده از لوله های مویینه ی خاک، خود را به سطح می رساند، تبخیر می شود و نمک خود را بر سطح خاک باقی می گذارد و پدیدهای به نام «شوره زار» را خلق می کند، با این توصیف، «زهاب» و «شوره زار» از یک خانواده هستند. شهر زابل، در یک گودی عمومی واقع است، بستر خاک، از آب اشباع می شود و رطوبت زمین بالا می آید، همواره جداول خیابانها و بعضاً سپتیک های فاضلاب، از این زهاب، پر می شود و معضلات بهداشتی را فراهم می کند. دیوار منازل به وسیلهی نمک زهاب، دچار خورندگی می شود و آسترها، طبله می کند. زمین های کشاورزی در اثر وجود زهاب، از حیّزانتفاع خارج می شود و مشکلات زیادی از این حیث، حادث خواهد شد. اجرای طرح های زهکشی زمین های کشاورزی در شهرستان هامون و کنار همه ی کانال های آب بر، از دیرباز در دستور کار دولت های قبل و بعد از انقلاب اسلامی بوده است، اما مهم تر از احداث زهاب برها، جریان داشتن و هدایت زهاب ها است که متأسفانه اکثراً تخریب شدهاند و مسیرشان مسدود است و به دلیل خشکسالی حاکم، اراده ای برای پرداختن به آنها نبوده است و یا شاید هم اگر مدیری و یا اداره ای به آن می پرداخت، با وجود خشکسالی، مورد تمسخر جامعه قرار می گرفت. به هر حال نباید از این معضل سیستان هم غافل بود، یکی از راه های بازچرخانی زهاب در سیستان، حفر چاهک هایی با عمق ۲ تا ۲۰ متر است که اخیراً حفر نوع لوله ای آن با دستگاه های حفار در سیستان مرسوم شده است. این چاهک ها که در تعریف چاه کشاورزی نمی گنجد، به هر میزانی حفر شوند، به زهکشی خاک کمک می کند، آب نسبتاً مناسب(البته در نقاط نزدیک به منابع آبی) برای زراعت فراهم می شود و می تواند کشاورزی تلفیقی با درآمد بالنسبه مناسبی را برای کشاورزان رقم زند. سازمان آب منطقهای استان، یکی از موانع این فعالیت عقلایی است. برای این امر که چاه محسوب نمی شود، فرآیندی گذاشته و مجوز صادر می کند و کشاورزان را گاه نزدیک به یک یا دو سال، معطل می گذارد. باید این مجوزها، برداشته شود و هرکس به هر میزان که می تواند، چاهک حفر کند و خاک را زهکشی کند.