جبهه اصلاحات برای آنکه خود را در بازی نگه دارد و یکسره از آن خارج نشود پس از شکستهای کاندیداهایشان که در دور اول رای کافی را نیاوردند به هاشمی و سیدحسن خمینی، به عنوان خاکریز آخر روی آورده اند و از وی حمایت تاکتیکی می کنند.
به گزارش سرویس سیاسی عصرهامون به نقل از مطالبه گر، به این جملات دقت کنید: محمدرضا خاتمی(۹/۹/۹۴) : درحال حاضر نظرسنجیها نشان میدهد بیش از ۷۰ درصد مردم به کاندیداهای اصلاح طلبان در آینده رای میدهند و اقبال به این سمت بیشتر است. هادی خامنه ای:۷۰ درصد جمعیت کشور ایران را اصلاح طلبان تشکیل می دهند. پورفاطمی نماینده اصلاح طلب: اقبال به اصلاح طلبان در انتخابات مجلس بالاست اصلاحات به ادعای بسیاری از اصلاح طلبان چنانچه در بالا نیز خواندید، بیش از ۷۰ درصد مردم ایران طرفدار تفکر آنان هستند.آنان از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم همواره به دنبال این بوده اند که القا کنند روی کار آمدن دولت یازدهم نتیجه ی آرای اصلاح طلبی است که به سبد آقای روحانی واریز شده است. آنان خود را به نسیان و فراموش می زنند انجا که درصد پایین آرای عارف بار دیگر مدعیان اصلاحات را به چرخش واداشت و در حالی که تا چند روز قبل، آقای روحانی را نامزد جبهه اصلاحات نمیدانستند، چارهای جز رویکرد به ایشان ندیدند، چرا که با گره زدن طناب پوسیده اصلاحات به روحانی میتوانستند آراء وی را که اگر پیروز انتخابات نبود هم آراء مطرحی بود، به خود و یا به حمایت خود از ایشان، نسبت دهند! آنان در شرایط پس از فتنه ۸۸ رو به موت سیاسی می رفتند و هیچگاه در انظارعموم به صورت علنی ظاهر نمی شدند. پس از روی کار آمدن دولت فعلی که شرایط را مناسب یافته و دوباره به عرصه علنی میتینگ های سیاسی و تیتر یک رسانه های بدل شدند تا جایی که سعی داشتند در نمایشگاه مطبوعات امسال نیز با کنار زدن رسانه های منتقد به این هژمونی دروغین که ما بی شماریم دامن بزنند اما خلوتی سالنهای مصلی در نبود رسانه های منتقد خود قصه ای دیگر را روایت می کرد!. نتیجه چه خواهد شد؟ تز اصلاحات تا به اینجا قدرتطلبی صرف بوده است که باعث شده تا از بسیاری از خط و خطوط بهراحتی عبور کند. مثال جالب شرایطی عمل کردن اصلاحات نیز مربوط به رویهها و رویکردهای این جریان در برهههای مختلف تاریخ عملکردی آن در فضای پس از انقلاب میشود. جریان اصلاحات در زمانی که بخشی از قدرت حاکمه را در اختیار داشت با تندرویهای خاص خود طرح «خروج از حاکمیت» را به اجرا گذارد. این نظریه بنابر شرایط و غرور شکلگرفته در این جریان بر اساس قدرتطلبی عناصر آن شکل گرفت. با این باور که نظام به این جریان احتیاج دارد و در سال ۸۸ نیز قدرتطلبی در جریان اصلاحات به سمتی پیش رفت که ساختارهای مختلف ازجمله انتخابات را زیرپا گذاشتند و برای رسیدن به قدرت سعی کردند از تاکتیکهای براندازانه و انقلابهای رنگی استفاده کنند که سبب شد تا بر اثر خطری که به وجود آورند توسط مردم کنار گذاشته شوند. جبهه اصلاحات برای آنکه خود را در بازی نگه دارد و یکسره از آن خارج نشود پس از شکستهای کاندیداهایشان که در دور اول رای کافی را نیاوردند به هاشمی و سیدحسن خمینی، به عنوان خاکریز آخر روی آورده اند و از وی حمایت تاکتیکی می کنند. هرچند که اگر اینان رای کافی نیاورد و اصلاح طلبان در خاکریز آخر نیز شکست می خورند. امروز اصلاحات چند تکه است اصلاحات که بنا به گفته برخی کارشناسان نقش« آپاندیس» دولت یازدهم را بازی میکند، سعی دارد خود را جای ستون فقرات و مغز اعتدال جای زند. اما حقایق گویاست که امروز اصلاحات دوباره به علت ذات قدرت طلبی نهفته در گفتمان بی سر و بدون مانیفیست و دستورالعمل ثابت، که هر کس از هرجا می رسد خود را به انان می چسباند( سلطنت طلب تا مارکسیست مجهاد خلق و بهایی و ترنس ها و همجنس بازها حتی) به چندین تکه تقسیم شده اند. سه دسته ی عمده: الف) عبور از روحانی و حضور با نقاب سبز فتنه ۸۸ ب) ائتلاف دوباره با روحانی منهای لاریجانی ج)ائتلاف با روحانی بعلاوه لاریجانی به گفته ی تحلیلگران، شرایط کنونی مدعیان اصلاحات با شرح مستندی که گذشت، به مراتب بدتر و دست آنها، بارها خالیتر از هنگامی است که وارد انتخابات ۹۲ شدند. بنابراین به آسانی میتوان نتیجه گرفت که ادعای پیوند آنان با بخشی از اصولگرایان فقط به فقط – تاکید می شود فقط به فقط – برای کسب وجهه از اصولگرایان است. به بیان دیگر، قصد دارند دست خالی از دستاورد مدعیان اصلاحات (اعم از اصلاحاتیها و کارگزارانیها و اعتدالیها) در انتخابات پیشروی را با گره زدن خود به اصولگرایان، پُر و پیمان نشان بدهند! و از این رهگذر برای خود کسب وجهه و آبرو کنند. انتهای پیام/4382 https://www.asrehamoon.ir/vdcewx8f.jh8oei9bbj.html