تاریخ انتشار :شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۰۰:۲۰
قسمت پنجم/سيستان را مي‌توان گلستان كرد، اگر...

اشتباهات خود را با سند و مدرك تكرار نكنيم

مجيد زندي
شن‌هاي روان تنها ظاهرندارند، عميق و ريشه‌دار هم مي‌شوند.مثل علف هرزي كه به مزرعه بيفتد؛ به همان شكلي كه بادهاي پاييزي آفت‌ها را از بيابان‌هاي كشورهاي همسايه راهي كشور ما مي‌كند.
وحدت شيعه و سني بهترين راه
وحدت شيعه و سني بهترين راه
به گزارش عصر هامون، در اين رخداد طبيعي هم اگر چه دست بشر در كار تخريب آشكار است، كه معمولا استان‌هاي مرزي بيشتر در معرض آفت‌ها و آسيب‌ها قرار مي‌گيرند.البته نبايد فكر كنيم همه شن‌هاي روان كانون‌هاي خارجي دارند، كانون‌هاي داخلي هم در اين مشكلات سهم دارند كه به آنها هم بايد توجه كرد ومراقب آنها بود.
آفت‌هايي همانند مواد مخدر، قاچاق و نفوذ افراط گرايي در مرز بيشتر است و همانگونه كه گفتم از اين جهت ما شرمنده مردم سيستان و بلوچستان هستيم كه اشراري كه از مرز وارد مي‌شوند، مردم مظلوم آن منطقه را در خط مقدم جمهوري اسلامي مي‌بينند.
دقيقاً به همين دليل است كه مي‌گويم اين شن‌هاي روان مي‌توانند باطني هم داشته باشند و به محتواي ذهن هم هجوم ببرند همچنان كه شكل گيري حركت‌هاي افراطي بدون پشتوانه عقلي در لباس دين و مذهب نيز از جمله همين شن‌هاي بيابان ساز و كويري در ذهن و انديشه است كه به دليل دوري از منطق، با زبان كمربند انفجاري سخن مي‌گويند و كشتن و مثله كردن و خوردن جگر انسان‌ها نيزجزوي از اهداف و آرزوهايشان مي‌شود. مشكلي كه به نام سلفي گري مطرح مي‌كنند، اما اسلاف مسلمانان هيچ گاه چنين جنايتي را روانمي دانستند و مومنين حقيقي هنوز هم نمي‌دانند و هيچ گاه جايز نخواهند دانست كه كمر بند انفجاري را به بدن بيمار و معلول ذهني و حركتي ببندند و آن را در جمع مردم عادي كوچه و بازار منفجر كنند و مسلمان كشي را به جرم عقيده‌اي ديگر روابدانند.
البته نشانه‌هاي اين حركت‌هاي كور در چند سال اخير در استان سيستان و بلوچستان هم ديده شده كه از جمله آن مي‌توان در حمله به عزاداران حسيني در روز عاشورا يا حمله انتحاري به مسجد شيعيان بعد از جشن ميلاد امام حسين در زابل و زاهدان و... نام برد نمونه‌هاي ديگر آن را بايد در ميان ببر‌هاي تاميل و افراطيون هند، پاكستان، عراق و افغانستان ديد كه خزنده به مرزهاي ايران هم رسيد.
در اين ميان نخبگان شيعه و سني همواره دل در گرو وحدت دارند، اما اگر هريك از اين نخبگان بخواهند مشكلات را به جاي جلسات كاري در عرصه‌هاي اجتماعي مطرح سازند، طرفداران آنها پيش فرض‌ها و برداشت‌هاي خود را به آن پيوند مي‌زنند و آن را با علائم ظاهري و خشن در سطح جامعه پياده خواهند كرد.
با توجه به روحيه آحاد ملت كه خواهان امنيت و وحدت در سيستان و بلوچستان هستند، همانند آنچه ميان برادران اهل سنت و تشيع در استان كردستان، خراسان و گلستان سراغ داريم، اگر بخواهيم ناامني و اختلاف حذف و اخوت و برادري جذب شود، نيازمند اين هستيم كه نخبگان شيعه و سني، با تدبير و دورانديشي با اين مسايل مقابله كنند، و هيچ گاه برضد باورها و اعتقادات همديگر سخني تفرقه انگيز نگويند تابه تاييد قران كريم، به دليل اختلاف، سست و شكننده نشوند تا دشمن برهر دو مسلط نشود.

در اين راه شرط اول قدم آن است كه صادق باشيم تا همه مي‌توانند به نام ايراني و سيستاني و بلوچ، نظرات خود را در جلسات اداري و كلان شهر و استان بگويند و مسئولان نيز صادقانه پذيراي انتقادات باشند، اما تصميم گيري و اعلام آن بايد يك رويه باشد تا از تشتت آراء در ميان مومنين سنت و شيعه جلوگيري شود
در اين گزارش هم باز نخبگان مذهبي سيستان و بلوچستان به كمكم آمدند تا راه حل‌هاي ديگري را از زبان آنها بشنوم و منتقل نمايم.
حجت‌الاسلام والمسلمين عباسعلي سليماني نماينده ولي فقيه در استان سيستان و بلوچستان و امام جمعه زاهدان در گفت و گو با گزارشگر ما در باره راهكارهاي حل مشكلات استان
و راه‌هاي تقويت حركت‌هاي وحدت آفرين عليرغم ميل دشمنان مي‌گويد:تقسيمات كشوري براساس فلسفه‌اي انجام مي‌شود تا توازن و تعادل برقرار شود. وقتي اهل سنت و شيعه در اين استان در كنارهم زندگي مي‌كنند در كنار هم داراي فرهنگ‌هاي مختلف هستند، لازم است با همديگرنيز در راه اصلاح امور تشريك مساعي كنند تا به اختلافات دامن زده نشود.
وي ادامه مي‌دهد:الحمدلله در استان عقلاي اقوام و مذاهب و مردم درحداكثر حالت داراي وحدت هستند، اما مشكل در تامين معيشت است. اگر چند شرور كاري انجام مي‌دهند در استان‌هاي ديگر هم هست.اين را نبايد به حساب همه مردم نوشت؛ولي در اين استان آن را به قوميت‌ها نسبت مي‌دهند.ما در حوزه اجتماعي واعتقادي،سياسي در حد خودش وحدت معقولي داريم.ما اشرار را در سبد اهل سنت قرار نمي‌دهيم همچنانكه منافقين را در سبد شيعه قرار نداديم و از آن بالا‌تر ما وهابيت را در سبد اهل سنت قرار نمي‌دهيم، همچنانكه بهائيت را در سبد شيعه قرار نداده ايم.
حجت‌الاسلام والمسلمين سليماني مشكل اساسي در استان را ناشي از ضعف مديريت مي‌داند و مي‌افزايد: يكي از زمينه‌هاي مشكل ساز تغييرات سياسي مسئولان و تغيير دولت‌هاست، در حاليكه مديريت پايدار مسئوليت‌هاي حساس استاني مي‌تواند بسيار راهگشا باشد همچنانكه تجربه ثابت كرد مديران سفارشي سياسي نه تنها شرايط را بهتر نمي‌كنند كه بدتر هم خواهند كرد.
وي با اشاره به روند مهاجرت از استان به ساير استان‌ها هم مي‌گويد: مهاجرت از استان تنها مربوط به امروز نيست، حداقل آنچه كه در ۵۰-۴۰ سال اخير رخ داد، اثرآن در استان گلستان، خراسان و ساير شهرهاي كشور مشخص است كه چه ميزان سيستاني و زابلي از اين مناطق به ساير مناطق كشور مهاجرت كردند.اما به موازات هجرتي كه برادران شيعه‌دارند، بزرگواران در اهل سنت ندارند ضمن آنكه رشد جمعيت هم درميان اهل سنت بيشتر است چراكه به دليل اعتقادات اسلامي آنها هيچگاه سياست كنترل جمعيت را قبول نداشتند.
امام جمعه زاهدان ادامه مي‌دهد:نكته سوم اين كه از آن سوي مرز هم افرادي از كشور افغانستان و حتي پاكستان به ايران مي‌آيند و با خريد شناسنامه هويت خود را ايراني مي‌سازند.اما آنچه كه در مهاجرت بسيار مهم است، وضعيت معيشتي است، برادران اهل سنت با نسبت‌هاي فاميلي كه در آن سوي مرزهاي پاكستان و افغانستان دارند، جمعيت بيشتري از آنها نسبت به شيعيان در تجارت‌ مرزي فعالند و از مرز استفاده بيشتري مي‌برند والا، خشكي هوا، بادهاي ۱۲۰ روزه، كم‌آبي‌ هامون و هيرمند و... مربوط به امروز و ديروز نيست از دهه‌ها و قرن‌ها پيش هم بوده است كه سيستان را به مرور از انبار غله ايران به سرزمين خشك تبديل كرده است به همين دليل است كه اين استان عليرغم بيشترين وسعت در ميان استان‌هاي كشور، از تراكم جمعيتي كمتري برخوردار است. اين مشكل براي همه مردم سيستان و بلوچستان چه درميان اهل سنت و چه شيعيان هست. هوا و آب و زمين همين است كه همه داريم اما آنچه كه گفتم به نحوه امرار معاش و استفاده درست‌تر از مراودات مرزي باز مي‌گردد كه تجارت در ميان اهل سنت قوي‌تر از شيعيان است درنتيجه مهاجرت به دليل مشكلات معيشتي در ميان شيعيان بيشتر اتفاق مي‌افتدكه براي كار به نيشابور، سبزوار، گرگان،بيرجند و...مي روند. ممنوعيت حمل اثاث هم سبب نشد آنهايي كه به طور جد قصد رفتن كردند، نروند بلكه با سپردن همه اثاث منزل، مي‌روند.
نماينده ولي فقيه در استان سيستان و بلوچستان معتقد است: پس براي حفظ همه مردم در سيستان و بلوچستان بايد كار و معاش فراهم شود و چون خشكسالي رخ داد، دولت نبايد همانند بقيه‌استان‌ها به اينجا نگاه كنند، كما اينكه هنگام زلزله و سيل در ساير استان‌ها، آن منطقه به منطقه ويژه تبديل شده و امكانات دولت متوجه آن مي‌شود. اينجا نيز چنين مشكل طبيعي كه مردم در آن دخالت ندارند، ضروري است كه
نگاه دولت را به طور ويژه متوجه خود كند و مسايل را قومي و مذهبي نبيند بلكه معيشت مردم كه اصلاح شد همه همچون گذشته درعين مودت و دوستي كنار هم مي‌مانند و زندگي مي‌‌كنند.كه اگر اين وضعيت ادامه داشته باشد و شرايط معيشت سخت‌تر شود، نبايد انتظار داشت شرايط استان بهتر از امروز شود بايد خود را براي شرايط نامطلوب‌تر سياسي و امنيتي هم آماده كنيم.

وي ادامه مي‌دهد: تااينجاي كار نشان مي‌دهد بخش‌عمده‌اي از مشكلات، ناشي از اشتباهات داخلي و مسئوليتي ما است. ما مرز را به عنوان يك فرصت تعريف نكرديم بلكه آن را با مواد مخدر اشتباه گرفتيم و آن را تماما تهديد دانستيم درحاليكه اين اولين و اساسي‌ترين اشتباه بود. اگر حادثه‌اي رخ دهد براي هفته‌ها و ماهها بدون توجه به تبعات اقتصادي و اجتماعي، فقط با نگاه انتظامي و امنيتي مرز بسته مي‌شود.
حجت‌الاسلام والمسلمين سليماني مشكل ديگر در استان را ناهماهنگي بين ارگاني و سازماني مي‌داند و مي‌گويد: اين اهداف نا هماهنگ مسيرهاي نا هماهنگ را براي كاركنان و كارمندان ادارات، ارگان‌ها و سازمان‌ها پديد مي‌آورد تا حدي كه رفتارهاي سازماني به ضد خودش تبديل مي‌شود و هزينه‌ها را برخلاف هدف‌نهايي هدر مي‌دهند. بودجه مي‌آيد ولي بودجه‌اي ديگر مي‌خواهد تا تبعات صرف هزينه‌هاي غلط را برطرف كنيم.
وي مي‌افزايد: اشاره كردم كه مرز فرصت است، اما بايد سيستم حمل ونقل و واردات و صادرات كالا را به درستي انجام دهيم و من مي‌دانم كه آن سوي مرز به كالاهاي ما هم نياز دارند و ما هم مي‌توانيم نيازهاي استان را از افغانستان و پاكستان وارد كنيم.
وي مي‌گويد: در اين زمينه نظارت‌ بر داستگاههاي اجرايي هم بايد هدفمند باشد تا هم مانع تحرك و چالاكي آنها نباشد و هم اين كه بدانيم كوتاهي از سوي كدام دستگاه است. متأسفانه اين‌ها هم انجام نشد تنها دولت ديوار مرزي ايجاد كرد كه آن هم براي همه به طور تساوي محدوديت ايجاد نكرد، عده‌اي با شناسايي پنجره‌هاي باز، زمان‌هاي مشخص را براي خود تعريف كردند كه هر چه بخواهند مي‌برندو مي‌آورند و به ثروت‌هاي بادآورده ناشي از بي‌تدبيري ما مسئولان رسيدند. يقينا نيروهاي كه از استان مي‌روند و مهاجرت مي‌كنند فرصت درآمد خود را از دست داده‌اند و آن را به ديگران سپردند.يا اينكه كار مبادلات كالا را به گونه‌اي اجرا كرديم كه كاميون‌داران ايراني را بيكار و كاميون‌داران افغان را به نان و نوا رسانديم.
حجت‌الاسلام والمسلمين سليماني ادامه مي‌دهد: براي اجراي قانون گمركي و صادرات و واردات ما مي‌بينيم كه افغان‌ها فورا هماهنگ مي‌شوند و كار قانون ما را اجرا مي‌‌كنند تا بتوانند كارهاي خود را به درستي اجرا كنند. اما در سمت ما؛ نه تنها ماهها نمي‌توانندهماهنگ شوند، كه بعضا هيچگاه اين هماهنگي براي اجراي قانون داخلي رخ نمي‌دهد و آنها هم از اين كه مي‌بينند ما نمي‌توانيم قانون خود را به درستي اجرا كنيم كلافه مي‌شوند و سبب ترافيك سنگين كاميون‌هاي افغانستاني مي‌شويم.
وي در باره كاهش حق آبه ايران از هيرمند هم مي‌گويد:ما يك پروتكل آب داريم و در برهه‌اي حساس عمدا تعلل كرديم و گفتيم چون دولت افغانستان در اختيار طالبان است، براي مشروعيت ندادن به آنها، اصلا وارد مذاكره نشديم. حالا هم كه طالباني‌ در كار نيستند، ما براي حق آبه كه پروتكل مشترك هم براي آن امضاء شده به جديت پاي كار نيستيم و... كه از اين دست مشكلات فراوان است كه اگر بخواهيم به نتيجه برسيم بايد همه در ابتدا بپذيريم اشتباه كرديم و به كار غلط خود اعتراف كنيم. ما در همين دفتر كار گروهي شامل هفت تن از مقامات استان تشكيل داديم و براي حل ريشه‌اي و كارشناسي مشكلات نظر خواهي كرديم كه قرار است بزودي اين سند جامع تهيه شود.
وي در باره وضعيت جمعيت هم معتقد است: درباره وضعيت افزايش نسل، در اين مورد ما در سطح ملي اشتباه كرديم تا حدي كه رهبر معظم انقلاب هم به اين اشتباه اعتراف كردند و كساني كه تبليغات نظام را براي كاهش نسل پذيرفتند، حالا متوجه اشتباهات خود شدند كه در چه بخش‌هايي بيشتر ضرر كردند و من هم چنين اشتباهي كردم روزگاري كه در مازندران بودم حدود ۲۰ سال پيش سخنراني كردم و گفتم فرزند كمتر زندگي بهتر. حال مجبورم در سخنراني‌هاي خود در هر نقطه‌ از كشور برخلاف سخن قديمي خود حرف بزنم و چنين هم خواهم كرد كه نشان مي‌دهد بسياري از تصميمات كلان ما هم لحظه‌اي است و براي آن هم توجيهات فراواني داريم و خواهيم گفت آن زمان چنان مي‌طلبيد و اين زمان چنين مي‌طلبد، با اين حرف
خود را راحت مي‌كنيم اما كشور كه راحت نمي‌شود.
وي ادامه مي‌دهد: من در اين عرصه نااميد نيستم و هنوز هم اعتفاد دارم مي‌توان سيستان و بلوچستان را به استاني توسعه‌يافته تبديل كرد. كافي است اشتباهات خود را با سند و مدرك تكرار نكنيم و باز هم به شكل ضربتي و انتظامي وارد كار نشويم و براي آن لشكر و دستگاه ارسال نكنيم. اين مشكل مشكلي هم نيست كه با تزريق مقدار كمي از اعتبارات بتوان آن را برطرف كرد براي اين كار، بهترين كمك ايجاد شهرك‌هاي صنعتي كمتر وابسته به ساير استانهاست. چه لزومي دارد ارتش، سپاه و نيروي انتظامي توليد لباس نظامي و حتي لباس دانش‌آموزان اين استان را به استان‌هاي برخوردار واگذار كنند. توليد لباس نظامي آب نياز ندارد و اين براي كارگاههاي توليد لباس فرصت است.

وي ادامه مي‌دهد: چه لزومي دارد كه ما دام زنده‌ را با تباني و بي‌تباني از استان‌ خارج كنيم و كشتارگاههايي كه با سفارش موكد مقام معظم رهبري احداث شده ضعيف شود. مي‌توان فرآورده‌هاي گوشتي را در همين استان تهيه و به ساير استان‌ها صادر كرد در همين زمينه خيانت هم فراوان است كه مجوز آن از بالا صادر مي‌شود؛پل هوايي ميان كراچي پاكستان و فلان شهر ايران مي‌زنند كه فرآورده‌هاي گوشتي وارد كنند و از اين طريق رانت‌خواري در سطح ملي انجام دهند و مردم خودشان در استان محروم سيستان را فقير و فقيرتر سازند. كاري از اين احمقانه‌تر مي‌توان انجام داد و مدعي شد دام‌هاي زنده در سيستان تب مالت دارد؟چه طور فراورده‌هاي گوشتي از كراچي بيايد تب مالت ندارد ولي در سيستان تب مالت دارد. دامهايي كه حتي از آن سوي مرز هم مي‌‌آيند.
وي ادامه مي‌دهد: وقتي به مسئولان استان مي‌گوييم جلوي آن را بگيريد، مي‌گويند نمي‌توانيم. بنده در اين استان نماينده ولي فقيه هستم اما مي‌بينم مسئولان استان كار خود را به درستي انجام نمي‌دهند. در حاليكه قرار نيست رهبري بيايند جلوي قاچاق دام زنده را از استان بگيرند.
مولوي حافظ محمدعلي شه بخش امام جمعه اهل سنت زابل هم در گفت و گو با گزارشگر ما مي‌گويد:با توجه به اين كه بحمدالله وحدت در ميان برادران و شيعه و اهل سنت وجود دارد. هيچگاه ميان خوداختلاف نداشتند و همه با هم در شهرها و روستاها زندگي مسالمت‌آميزي دارند كه هم براي استان ما و هم براي كشور نمونه است، اما چون افراد در تخصص و مهارت خود مشغول نبودند به خوبي نرسيدند كه براي مقابله با خشكسالي اقدامات اساسي و مثمرثمر انجام دهند. البته كارها يقينا با نيت خير و اهداف درست بوده ولي در مسير اجرا با اشكالاتي روبروشد كه متاسفانه نتيجه معكوسي داشته است. باز هم مي‌گويم نمي‌توانم كارهاي مفيدي را هم كه انجام شده نديده بگيرم.
وي مي‌افزايد: مجموعا با توجه به اين جمعيت فراوان كه نه كشاورزي وجود دارد ونه دامداري و قحطي زراعت هم به دليل قحطي آب بدست آمده، شكر خدا مشكلات حاد نيست و خوب است دولت با احداث كارخانه‌هاي بزرگ در سيستان، بيكاران را جذب كند و سرمايه به سيستان بيايد.
مولوي حافظ محمدعلي شه بخش ادامه مي‌دهد: متأسفانه سيستان مشكلات بسيار زيادي دارد شايد به دليل ضعف‌هاي بنده، مردم و برخي از مسئولان باشد كه آنچه شايسته بود به حل اين مشكلات نپرداخته شد. خشكسالي هست؛اما امتياز بزرگ سيستان و زابل همسايگي با شهرهاي بزرگ و معروف افغانستان و پاكستان است كه عليرغم همه امتيازهايي كه اين شرايط جغرافيايي و مرزي به ما داده، متأسفانه نتوانستيم به درستي از اين امتياز سود ببريم.
وي ادامه مي‌دهد: ديواري كه براي حفاظت از حمله اشرار در مرز درست شده، در جاي خود خوب است؛اما مشكلات فراواني هم براي مردم ايجاد كرد. همين شرايط سبب شد بسيار زيادي از مردم به دليل مشكلات اقتصادي كوچ كنند و اكثر آنهايي كه كوچ كردند وقتي با آنها صحبت مي‌كرديم در اوج مشكلات بودند
كه هيچ چاره‌اي جز رفتن از زابل پيش پاي آنها باقي نمانده بود.
وي مي‌افزايد: افرادي كه كوچ كردند واقعاً مشكل داشتند، ماهها هيچ درآمدي نداشتند حتي ۵۰ يا صد هزار تومان درآمد هم نداشتند با همان درآمد دامداري و كشاورزي محدود به زندگي خود ادامه دادند كه نشان مي‌دهد مردم ما مردم قانعي هستند.
مولوي حافظ محمدعلي شه بخش ادامه مي‌دهد: باز هم مي‌گويم ديوار امنيتي در محدوده مرز ايران و افغانستان كشيده شده اگر از لحاظ جلوگيري از مواد مخدر حركت مناسبي محسوب ‌شود، از لحاظ تجارت مرزي و خريد و فروش مواد غذايي و دام،‌مردم دچار مشكل كرده است و همه‌تر و خشك با هم سوختند. بيكاري و درآمد كم سبب افزايش حمل و نقل و حتي مصرف مواد مخدر شد و همين وضعيت سبب شده كه روستاها از جمعيت خالي شود، روستاهايي هستند كه يك سوم‌نصف جمعيت خود را از دست دادند و روستاهايي هم هستند كه كلا از جمعيت خالي شده است.
امام جمعه اهل سنت زابل مي‌افزايد: افرادي را ديديم كه از سيستان رفتند كه كرايه حمل اثاثيه منزل را هم نداشتند و چند تا بز و گوسفند خود را هم فروختند و براي كار روزمزدي به شهرهاي بزرگ مهاجرت كردند.
وي مي‌گويد: مشكل اساسي ديگر، بيكاري فراوان جوانان است كه به دليل سواد كم و مشكلات استخدام در ادارات دولتي بيكار ماندند. اين هم در منطقه‌اي كه صنعت ندارد يا صنعت ضعيف است بدتر است. شايد ۱۰ سال قبل بهتر بود اما اكنون بدتر شد و انتظار ما اين است كه امكانات موجود در بازار كار اداري به نسبت مساوي ميان همه مردم سيستان تقسيم شود. همه، برادران مسلمان همديگر هستند. وقتي كه در رفتارهاي سياسي و اجتماعي ميان برادران اهل سنت و تشيع وحدت وجود دارد والحمدالله اين رفتار سبب افسوس دشمنان شده است،در كارهاي اداري هم اين وحدت بايد برقرار باشد.
مولوي حافظ محمدعلي شه بخش مي‌گويد: من از وحدت برادران شيعه و سني مثال زدم كه مي‌بينيم چگونه همه زير لواي اسلام از قديم تاكنون زندگي كردند و الحمدالله از لحاظ وحدت هيچ مشكلي ندارند. و عمدتا در غم و شادي با هم شريك بودند و هستند، در راهپيمايي‌ها و تظاهرات دوشادوش هم بودند. در دفاع مقدس برادران اهل سنت در كنار برادران اهل شيعه بر ضد دشمن جنگيدند و اكنون هم ميان هم مودت دارند و اين را در صحنه انتخابات اخير رياست جمهوري كه به دولت اميد و تدبير دكتر روحاني راي دادند و مردم اين استان بيشترين درصد راي به ايشان را داشتند كه نشان مي‌دهد با دولت جمهوري اسلامي هم در وحدت كامل تشيع و تسنن همراه هم هستند.
وي ادامه مي‌دهد: زيرا همه فهميدند وحدت، هم به آنها و هم به دولت آرامش مي‌دهد و با وحدت مي‌توانند به اهداف بزرگ جمهوري اسلامي بيشتر كمك كنند چرا كه مي‌د‌انند دشمنان دشمن همه اهل سنت و تشيع هستند كه با تندروي مي‌خواهند اين وحدت را آسيب‌پذير كنند. اين روحيه الحمدالله در علماء اقوام و قوميت‌ها در حد عالي وجود دارد و تاكنون در هيچ مورد به مشكل برنخورديم اما وقتي مي‌بينيم مشكل در ميان مردم هست و در ميان برادران اهل سنت بيشتر است. دوست دارم دولت كاري كند كه شرايط تغيير كند و عدالت برقرار شود. از همه براداران ديني مي‌خواهم تمام كساني كه در سيستان هستند در زابل يا زاهدان و يا حتي سطح كشور هستند، براي رسيدن به اين هدف كمك كنند.
وي ادامه مي‌دهد: متأسفانه اگر مشكلات بسيار كوچكي هم باشد. دشمنان آن را از طريق رسانه‌هاي خود بزرگ جلوه مي‌دهند و باعث فريب جاهلان مي‌شوند، آنها مي‌خواهند اختلاف درست كنند اما اگر دستاويز كوچكي بگيرند، آن را با شاخ و برگ بزرگ مي‌كنند و افراطيون و تندروها قدرت مي‌گيرند كه اين‌ها جاي نگراني دارد و همه دلسوزان سيستاني و بلوچ از آن نگران و متنفر هستند به همين دليل هر حادثه خشونت بار و تروريستي كه در سيستان و بلوچستان رخ مي‌دهد. ما همواره به شدت به آن مخالفت كرديم و گفتيم: كه اين كار فقط دشمنان مردم بلوچ، سيستان و ايران را خوشحال مي‌كند. به هر حال عده‌اي در جامعه هستند كه احساساتي هستند و فريب مي‌خورند و همواره وضعيتي هست كه افراد به سادگي فريب مي‌خورند. مسلما اين موارد هيچگاه نبايد بهانه‌اي
براي كمك به دشمن باشد كه الحمدالله عموم مردم چنين فكر و رفتار مي‌‌كنند و علت مهاجرت هم اين است كه مردم تا جايي كه مي‌توانستند مشكلات را تحمل كردند و بعد از اين كه نتوانستند، رها كردند و رفتند.
مولوي حافظ محمدعلي شه بخش مي‌گويد: مردمي كه مهاجرت كردند، كساني بودند كه هيچگاه نخواستند دست به دشمن بدهند. اما ما مي‌دانيم مسايلي هست كه در بروز اختلاف بي‌تأثير نيست مسئولان بايد همت كنند اين موارد تفرقه‌انگيز را برطرف كنند در حاليكه هيچ مسلماني هيچ حركت اختلاف‌انگيزي را نمي‌پذيرد و كارهايي كه افراطي‌ها انجام مي‌دهد، مورد قبول اهل سنت و تشيع نيست چون موارد وحدت آفرين براي آنها وجود دارد. اما تبعيض سبب ايجاد اختلاف مي‌شود كه اميدوارم موارد تبعيض‌آميز در دولت جناب آقاي روحاني برطرف شود. و با نگاه وحدت به همه امور نگاه كنند. مسأله دوم اين است كه جلسات وحدتي ميان علماي اهل تسنن و تشيع بيشتر شود و آنها با زبان هم مشكلات يكديگر را برطرف كنند چرا كه آنها به خوبي مي‌دانند همه با هم مسلمان و ايراني هستيم و وحدت و برادري ما خاري در چشم دشمنان است به همين دليل اهل سنت از دولت انتظار دارد از چندين اداره كه در زابل هست در مسئوليت‌هاي آن هم به برادران ايماني خود پستي واگذار كنند كه باعث دلگرمي شود.
وي ادامه مي‌دهد: به عنوان نمونه ما اگر بخوايم مشكلات خاص خود را در ادارات پيگيري كنيم حتي يك مورد هم از مسئولين زابل،جزء برادران اهل سنت نيستند. لذا اين مشكل هم در استان هست كه مايلم عدالت برقرار شود، البته در ساير شهرستانهاي استان وضع بهتر است كه اهل تسنن مسئوليتهايي دارند با اين حال برادران اهل سنت هيچ‌گاه انتقادي به اين مسايل نداشته‌اند در حاليكه در ميان اهل سنت هم افراد باسواد و توانا در تخصص‌هاي مختلف داريم كه مي‌توانند اهداف نظام را پيش ببرند. اگر مسئولين اين ريزه‌كاريها را هم دقت كنند، با توجه به اينكه حدود ۴۰در صد از جمعيت مردم زابل از اهل سنت هستند، كه اميدوارم اين مشكلات هم مانند مشكل بي‌آبي و بيكاري به تدبير مسئولين دولت حل شود.
***
البته اگر براي پاكستان و افغانستان مشكل خان خاني و طايفه‌اي را مطرح مي‌كنيم، در سيستان و بلوچستان هم تا حدود بسياري اين قوميت‌گرايي و طايفه‌اي وجود دارد كه نقش مخرب خود را تكرار مي‌كند، در اينجا هر مسئولي مي‌تواند براي خود خان باشد و ملوك‌‌الطوايفي رفتار كند، اين نگاه هنوز هم آسيب‌هاي فراواني به روند توسعه اين استان وارد كرده است كه اين را هر روز صبح مي‌توان از گلدسته‌هاي مساجد زاهدان و زابل فهميد كه به چند افق شرعي و به چند شيوه و سليقه اذان پخش مي‌شود و اذكار اذان حداقل تا ۲۰ دقيقه هم به شكل‌هاي مختلف تكرار مي‌شود؛ اذان نمونه كوچكي از مشكلات است كه مسئولان استان هنوز نتوانستند با راه حل‌هاي وحدتي آن را حل كنند.
*اگر بتوان چند پارگي تصميم گيري را در زابل از سوي افراد، ارگان‌ها و نهاد جلوگيري كرد، بايد نيمي از مشكلات مردم را برطرف شده دانست
*اگر براي پاكستان و افغانستان مشكل خان خاني و طايفه‌اي را مطرح مي‌كنيم، در سيستان و بلوچستان هم تا حدود بسياري اين قوميت‌گرايي و طايفه‌اي وجود دارد كه نقش مخرب خود را تكرار مي‌كند
*حجت‌الاسلام والمسلمين عباسعلي سليماني نماينده ولي فقيه در استان سيستان و بلوچستان و امام جمعه زاهدان: وجود مرز در استان فرصت است، نه تهديد؛ اما بايد سيستم حمل ونقل و واردات و صادرات كالا را به درستي انجام دهيم. من مي‌دانم آن سوي مرز به كالاهاي ما هم نياز دارند
*مولوي حافظ محمدعلي شه بخش امام جمعه اهل سنت زابل: مردمي كه مهاجرت كردند، كساني بودند كه هيچگاه نخواستند دست به دشمن بدهند. اما ما مي‌دانيم مسايلي هست كه در بروز اختلاف بي‌تأثير نيست مسئولان بايد همت كنند اين موارد تفرقه‌انگيز از جمله تبعيض را برطرف كنند.
انتهای پیام/ https://www.asrehamoon.ir/vdciuya5.t1a552bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما