تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۴۰
سبیل است برگ چغندر که نیست! حال برگردیم به یکی دیگر از اقلام وارداتی. دسته بیل! آخر انصاف هم چیز خوبی است! حتما ً این آقایان با فن کشاورزی بیگانه هستند و یک آدم عامی و بیسواد می داند که بیل از نان خوردن برای مردم واجب تر است.
واردات سنگ پا و ایرادهای بنی اسرائیلی!/ سبیل مصنوعی برگ چغندر نیست
به گزارش سرویس سیاسی عصر هامون به نقل از تفتان ما، خدا نکند آدمی این موجود دوپا به دنده چپ بیفتد آنوقت … واویلاست! زیرا در اینگونه موارد کارهایی از او سر می زند که از هیچ موجود جاندار دیگری ساخته نیست. مثلاً شما سرگذشت قوم بنی اسرائیل را مطالعه بفرمایید می بینید که این قوم با ایرادهای فراوان خود چقدر حضرت موسی(ع) را آزار و اذیت رساندند. ضرب المثل ایراد بنی اسرائیلی را که حتماً شنیده اید. بله این ضرب المثل مال همین قوم است که هر لحظه از حضرت موسی تقاضایی داشتند و ساعتی دیگر عکس آن تقاضای قبلی را از او درخواست می کردند. حال عزیزان ممکن است سؤال بفرمایند خب این چه ربطی به ما و این نوشته دارد. اگر کمی صبر کنید خدمت تان عرضه میدارم که خیلی هم ربط دارد. درست است که آن قوم لجوج به تاریخ پیوسته اند ولی فکر نکنید که ریشه کن شده اند. خودشان را نمی گویم بهانه هایشان یعنی بهانه های بنی اسرائیلی را می گویم.
 
بله عزیزان امروزه نیز کسانی هستند که به هر چیز و هر کسی ایراد می گیرند اصلاً کار و هنرشان همین بهانه گیری و نق زدن است مخصوصاً به کارهای دولت. آنها همیشه در کمین دولتمردان نشسته تا ببینند چه کاری انجام می دهند تا آنها فوراً از آن کار دولتمردان انتقاد نمایند. اینها به این کار ندارند که کار آن دولتمردان خوب بوده یا بد. مثلاً اگردولتمردان به اقتصاد کشور سر و سامان بدهند اینها می گویند چرا سر و سامان داده اید. اگر بازار را به حال خود رها کنند می گویند چرا بازار را رها کرده اید. اگر واردات رونق بگیرد می گویند چرا سرمایه ملی را خرج اجناس بنجل خارجی می کنید. اگر وارد نکنند می گویند چرا مردم را در تنگنا می گذارید. خلاصه کلام اینگونه افراد به هیچ صراطی مستقیم نیستند. جدیداً این دولتمردان کلیدساز اقدام مهمی که هر کدام می تواند تأثیر مهمی در پیشرفت اقتصادی، کشاورزی، صنعت توریسم و صدها سود مهم دیگر که هر کدام می تواند ما را در خودکفایی کمک نماید، وارد نموده اند. باز همان نق زنها و بهانه گیرها گیر داده اند و با ریشخند از واردات مهم دولت انتقاد می کنند. مثلاً یکی از اقلام مهم وارداتی ریش و سبیل مصنوعی است که نق زنها به واردات آنها معترضند. حال برای آنکه جواب دندان شکنی به آن معترضین بدهیم، حُسن های فراوان ریش و سبیل را عرضه می داریم.
 
همین چندی قبل بود که یکی از دولتمردان سازندگی در تلویزیون حاضر شده و از معاملات با ژاپن صحبت می کرد. ایشان گفتند ژاپن به ما تسهیلات نمی داد ما سبیل گرو گذاشتیم و الحمدا… کار با خیری و خوشی پایان یافت. به این آقایان معترض می گوییم دیدید که سبیل چقدر ارزش دارد خصوصاً در تجارت خارجی. پس سبیل تجارت خارجی ما را رونق می دهد. اما در داخل شما ببینید خیلی ها از معامله با چک و سفته ترس دارند چون ممکن است نقد نشود. چه چک هایی که برگشت نخورده. اما تا حالا شنیده اید که تار سبیل برگشت خورده باشد؟ محال است که یک مورد آن را در طول تاریخ بتوانید پیدا نمایید. پس سبیل گره گشای معاملات داخلی نیز هست و باعث رونق تجارت می شود. سبیل است برگ چغندر که نیست! مطمئناً آنهایی که به واردات این اقلام مهم انتقاد داشتند با شنیدن این استدلال قوی شرمنده آن اعمال خود شده اکنون در گوشه ای نشسته ضمن دعا بر وجود چنین دولتمردان با تدبیری، از گذشته خود اعلام برائت می کنند. حال برگردیم به یکی دیگر از اقلام وارداتی. دسته بیل! آخر انصاف هم چیز خوبی است! حتما ً این آقایان با فن کشاورزی بیگانه هستند و یا نه عمداً خود را به تمارض می زنند و یا ممکن است که اینها از عوامل نفوذی دشمن باشند و الّا یک آدم عامی و بیسواد می داند که بیل از نان خوردن برای مردم واجب تر است. اگر بیل و دسته اش نباشد که آدم ده متر زمین را نمی تواند شخم زده برای کشاورزی آماده کند. پس وارد کردن دسته بیل مساوی با توسعه کشاورزی و به تبع آن امر مهم خودکفایی! حتماً استقلال کشور با خودکفایی رقم می خورد و اگر دسته بیل نباشد استقلال کشور محال است محال!
 
مطمئن باشید آنهایی که اینگونه ایرادها را می گیرند یا مأموران سیا در ایران هستند و یا بی خبرانی که به نفع بیگانه خدمت می کنند. عزیزان تا اینجای کار متوجه شدید که اصلاً انتقاد آنها بی پایه و اساس است و به قول معروف آبکی. حتماً اگر آن نق زنها ریگی ته کفششان نباشد متنبه شده اند! می گویند خواب آلوده را می توان بیدار کرد ولی کسی که خود را به خواب زده باشد بیداریش با کرام الکاتبین است. خب برگردیم به اصل مطلب یکی دیگر از واردات مهم اساسی و زیربنایی کشور، «سنگ پا»! بله عزیزان سنگ پا! متأسفانه همان نق زنها به این کالای مهم و اساسی هم گیر داده اند که آقا مگر ما در کشور کم سنگ پا داریم که شما آنرا از خارج تهیه کرده اید! واقعاً اینها بیسوادند. دیگر شورش را در آورده اند. یکی نیست به اینها بگوید که بابا آن سنگ پا مال آدم های مستضعف جامعه است، دولت نباید به فکر مرفهان عزیز که رو سر کاتب این طنز جا دارند باشد. نمی شود کسانی که ماشین سواری آنها چند میلیارد قیمت دارد بیایند و پایشان را با سنگ پای هزار تومانی داخلی بسابند! این مایه ننگ برای  آن مرفهان است. آنها باید از سنگ پاهایی استفاده کنند که از آن طرف آبها وارد شده باشد تا جلو سر و همسایه سر افکنده و خجالت زده نشوند. حالا ما به اینکه ممکن است سنگ پای ایرانی خودمان چندین برابر ارزانتر و بهتر از نوع خارجی آن باشد کاری نداریم. اصل آن است که خارجی باشد مخصوصاً اگر از نوع آمریکایی آن باشد که صد البته بهتر! دولت، دولت همه مردم ایران است باید هوای مرفهان را داشته باشد و با وارد نمودن سنگ پا مایه نشاط و شادی آن مرفهان را فراهم آورد تا خدای نکرده از چنین موضوعی سرخورده نشوند و غمگین چون پیشرفت و اقتصاد کشور به نشاط و شادی مرفهان بستگی دارد! بدبختانه همان نق زنها به افسار، ببخشید به کراوات و پاپیون هم معترضند! جل الخالق از این بشر. کسی نیست به اینها بگوید ای بابا مگر چند سانت پارچه کجایش جایی برای نق زدن و بهانه گیری دارد؟! تازه بگو چرا کلی گویی می کنید اگر خدای نکرده زبانم لال کراوات و پاپیون عیب و ایرادی دارند، آنها را بگویید که مسلماً اگر همه نق زنها یک جا جمع شوند نمی توانند هیچگونه خللی به این دو اقلام مهم و صد البته اساسی کشور بیاورند. تازه کراوات و پاپیون اگر هیچ فایده ای نداشته باشد همینکه انسان های بسیار مرفه که رو سر بعضی ها جا دارند را از انسان های یک لا قبایی مثل من کاتب جدا می کند، می شود برایش هزار حسن نانوشته پیدا کرد. به آن نق زنها می گویم اگر کراوات و پاپیون وارد نشود آن مرفهان چه به گردنشان بیندازند؟ شلوار پاره پوره این کاتب را زیر پیراهن گندیده و بدبوی …! آدم چه چیزهایی که نمی شنود. اگر بگوییم ۷۰ یا ۸۰ درصد پیشرفت کشور به همین کراوات و پاپیون است حداقل ۵۰ یا ۶۰ درصد که هست!
 
حالا می رسیم به مسئله مهم شکم! بله در دولت تدبیر و امید به این مهم نیز توجه شده و برای همین منظور عدس، فلفل و ادویه وارد کرده تا مرفهان غذایشان نیز از محصولات آنطرفی باشد و شکمشان احساس ناراحتی نفرمایند! وقتی همه چیز آنور آبی باشد و شکم نباشد مسلماً شکم به قار و قور می افتد و با این عمل اعتراض خود را نشان می دهد! قار و قوری که بعضی وقت ها از شکم مرفهان بلند می شود، اعتراض به غذایی است که از محصولات ایرانی واردش شده! البته بیسکویت ها، آدامس ها و روغن هایی که … هی بابا مگر ما بیکاریم که وقت گرانبهای خود را صرف جواب نق زنها و بهانه گیرها کنیم! آنها بیکارند و کارشان همین است. شنونده باید عاقل باشد و به این حرف های یاوه اهمیتی ندهد. من کاتب مثل آنها بیکار که نیستم آنها نق بزنند و من جواب دهم! البته اگر آنها کمی انصاف داشته باشند حتماً به فراست و تیزهوشی دولت تدبیر و امید از وارد کردن چنین کالاهای مهم، اساسی و صد البته استراتژیک احسنت گفته من بعد دست شان را داغ می کنند که علیه دولت قلم فرسایی نفرمایند! البته گفتم اگر انصاف داشته باشند و برای کشور دل بسوزانند که بعید می دانم!
 
انتهای پیام/9031 https://www.asrehamoon.ir/vdccx1qm.2bqme8laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما